می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود
10 آبان 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد
مجلس میهمانی بود.
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود. اماوقتی که بلند شد،عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد. و چون دسته عصا بر زمین بود،
تعادل کامل نداشت.
دیگران فکر کردند که او چون پیر شده،دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده.
به همین خاطر با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفتند:
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!
پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاکی است؛می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود…