دلیل تغییر قبله از مسجدالاقصی بسوی مسجد الحرام
یکی از شگردهای یهودیان برای اصیل نشان دادن دین خود، این بود که به مسلمانان می گفتند: پیامبر شما چیزی ندارد و همه چیز او از ماست؛ با این که مخالف دین ماست، به سوی قبله ما نماز میخواند.
با مطرح شدن تغییر قبله، این توطئه خنثی شد: «فلنولّینک قبلةً ترضاها فولّ وجهک شطرالمسجدالحرام» تو را به سوی قبله ای که می پسندی، میگردانیم. پس روی به جانب مسجدالحرام کن.
در آیه ای دیگر نیز سخنان سفیهانه یهودیان را رد کرد: «سیقول السفهاء من الناس ماولّیهم عن قبلتهم التی کانوا علیها قل للّه المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مستقیم.»
از مردم آنان که سفیه اند، خواهند گفت: چه چیز آنها را از قبله ای که رو به روی آن می ایستادند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب، از آنِ خداست و خدا هرکس را بخواهد، هدایت میکند.
این رویداد در نیمه ماه رجب یا شعبان سال دوم هجرت اتفاق افتاد؛
زمانی که پیامبر در محله بنی سلمة بن عوف نماز ظهر میخواند، وحی شد به سوی کعبه نماز بخواند و پیامبر دو رکعت باقیمانده را به آن سوی نماز خواند.
براساس آیه فوق، یکی از اهداف ـ علاوه بر منکوب کردن یهودیان ـ درهم کوبیدن منافقانی بود که با یهودیان هم آوا شده بودند.
در هر صورت، اعلام این دستور الهی چنان برای یهود شکننده بود که عده ای از اشراف خود را نزد پیامبر فرستادند که: اگر قبله ات را برگردانی، از تو پیروی خواهیم کرد. که خداوند در آیه ای از سوره بقره پاسخ مجدد به آنها داد و فرمود:
برای اهل کتاب هر برهان و نشانه ای که بیاوری، از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز از قبله آنها پیروی نمیکنی و آنها هم پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود.
هرگاه پس از آگاهی پی خواهشهای ایشان بروی، از ستمکاران خواهی بود .