مدرسه علمیه ریحانه الرسول س یزد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اللهم عجل لولیک الفرج

13 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

یزد12 دی ماه؛ سالگرد ورود مقام معظم رهبری به یزد

 

 

 

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در تاریخ 12 دی ماه وارد شهر یزد شدند و در جمع باشکوه مردم این شهر فرمودند:« شهر یزد همانطورى که اشاره کردم، شهر علم است.

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در تاریخ 12 دی ماه وارد شهر یزد شدند و در جمع باشکوه مردم این شهر فرمودند:« شهر یزد همانطورى که اشاره کردم، شهر علم است. نام آوردن از

علماى یزد در رشته‏هاى مختلف علوم، بخصوص علوم دینى، ساعتها وقت می برد که انسان فقط اسم اینها را بیاورد و یاد مختصرى از آنها بکند. این فقط مربوط به گذشته نیست. زمان 

خودما، در دوران تحصیلات دینى خود ما، در دوران فعالیتهاى اجتماعى خود ما، در همین استان، علماى برجسته، شخصیتهاى برجسته، چهره‏هاى درخشان بودند.

 

 

الهه مالکی

 نظر دهید »

اللهم عجل لولیک الفرج

13 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

به نام خداوندبخشنده

 12دی ماه ، سالروز شهادت روحانی مبارز شهید #باقر_النمر است.

 

وسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ

سالگرد شهادت شیخ نمر تسلیت باد

 

 

الهه مالکی

 نظر دهید »

امام حسن عسگری(ع)

12 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

دست عیسی (ع) در آستین امام حسن عسگری (ع)

 

 

یکی   از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت   ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام بودیم ، یکی از مامورین خلیفه وارد شد و   گفت : خلیفه پیام داد که چون  أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری - در شهر   سامراء است و دو فرزند پسرش مریض و در حال مرگ هستند، تقاضا کرده‌اند که برویم و   برای سلامتی ایشان دعا کنیم . اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در   نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بین گردند.

امام   علیه السلام اظهار داشت : شکر و سپاس خداوند متعال را که یهود و نصاری نسبت به   ما خانواده اهل بیت از دیگر مسلمین عارف‌تر هستند.

سپس   حضرت آماده حرکت شد، لذا شتری را مهیّا کردند و امام علیه السلام سوار شتر شد و   رهسپار منزل أنوش گردید. همین که حضرت نزدیک منزل أنوش نصرانی رسید، ناگهان متوجّه   شدیم أنوش سر و پای برهنه به سوی امام علیه السلام می‌آید و کتاب انجیل را بر   سینه چسبانده است ، همچنین دیگر روحانیّون نصاری و راهبان ، اطراف او در حال   حرکت هستند. چون جلوی منزل به یکدیگر رسیدند، أنوش گفت : ای سرورم ! تو را به   حقّ این کتاب - که تو از ما نسبت به آن آگاه‌تر هستی و تو از درون ما و آئین ما   مطّلع هستی - آنچه را که خلیفه پیشنهاد داده است انجام بده ، همانا که تو در نزد   خداوند، همچون حضرت عیسی مسیح علیه السلام هستی .

یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار   داد و گفت : ای أنوش! تو چرا مسلمان نمی‌شوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل   پذیرفته‌ام و نیز مولایم نسبت به من آگاهی کامل دارد.

امام   حسن عسکری علیه السلام با شنیدن این سخنان ، حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و   سپس وارد منزل نصرانی شد و در گوشه‌ای از اتاق نشست . و جمعیّت همگی سر پا   ایستاده و تماشای جلال و عظمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، بعد از   لحظاتی حضرت لب به سخن گشود و اشاره به یکی از دو فرزند مریض نمود و اظهار داشت   : این فرزندت باقی می‌ماند و ترسی بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن دیگری تا سه روز   دیگر می‌میرد، و آن فرزندت که زنده می‌ماند مسلمان خواهد شد و از مؤمنین و   دوستداران ما اهل بیت قرار خواهد گرفت .

أنوش   نصرانی گفت : به خدا سوگند، ای سرورم! آنچه فرمودی حقّ است و چون خبر دادی که   یکی از فرزندانم زنده می‌ماند، از مرگ دیگری واهمه‌ای ندارم و خوشحال هستم از   این که پسرم اسلام می‌آورد و از علاقه مندان شما اهل بیت رسالت قرار می‌گیرد.   یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت : ای أنوش! تو چرا   مسلمان نمی‌شوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفته‌ام و نیز مولایم نسبت به   من آگاهی کامل دارد.

در   این موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم   برداشت‌های سوئی نمی‌کردند، مطالبی را می‌گفتم و کاری می‌کردم که آن فرزندت نیز   سالم و زنده بماند.

أنوش   گفت : ای مولا و سرورم! آنچه را که شما مایل باشید و صلاح بدانید، من نیز نسبت   به آن راضی هستم .

جعفر   بصری گوید: یکی از پسران أنوش نصرانی همین طور که امام علیه السلام اشاره کرده   بود، بعد از سه روز از دنیا رفت و آن دیگری پس از بهبودی مسلمان شد و جزء یکی از   خادمین حضرت قرار گرفت.

منبع : بخش عترت و سیره تبیان                                                                                      ش اقبالی                                          

 

 نظر دهید »

امام حسن عسگری(ع)

12 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

دست عیسی (ع) در آستین امام حسن عسگری (ع)

 

 

یکی   از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت   ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام بودیم ، یکی از مامورین خلیفه وارد شد و   گفت : خلیفه پیام داد که چون  أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری - در شهر   سامراء است و دو فرزند پسرش مریض و در حال مرگ هستند، تقاضا کرده‌اند که برویم و   برای سلامتی ایشان دعا کنیم . اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در   نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بین گردند.

امام   علیه السلام اظهار داشت : شکر و سپاس خداوند متعال را که یهود و نصاری نسبت به   ما خانواده اهل بیت از دیگر مسلمین عارف‌تر هستند.

سپس   حضرت آماده حرکت شد، لذا شتری را مهیّا کردند و امام علیه السلام سوار شتر شد و   رهسپار منزل أنوش گردید. همین که حضرت نزدیک منزل أنوش نصرانی رسید، ناگهان متوجّه   شدیم أنوش سر و پای برهنه به سوی امام علیه السلام می‌آید و کتاب انجیل را بر   سینه چسبانده است ، همچنین دیگر روحانیّون نصاری و راهبان ، اطراف او در حال   حرکت هستند. چون جلوی منزل به یکدیگر رسیدند، أنوش گفت : ای سرورم ! تو را به   حقّ این کتاب - که تو از ما نسبت به آن آگاه‌تر هستی و تو از درون ما و آئین ما   مطّلع هستی - آنچه را که خلیفه پیشنهاد داده است انجام بده ، همانا که تو در نزد   خداوند، همچون حضرت عیسی مسیح علیه السلام هستی .

یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار   داد و گفت : ای أنوش! تو چرا مسلمان نمی‌شوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل   پذیرفته‌ام و نیز مولایم نسبت به من آگاهی کامل دارد.

امام   حسن عسکری علیه السلام با شنیدن این سخنان ، حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و   سپس وارد منزل نصرانی شد و در گوشه‌ای از اتاق نشست . و جمعیّت همگی سر پا   ایستاده و تماشای جلال و عظمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، بعد از   لحظاتی حضرت لب به سخن گشود و اشاره به یکی از دو فرزند مریض نمود و اظهار داشت   : این فرزندت باقی می‌ماند و ترسی بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن دیگری تا سه روز   دیگر می‌میرد، و آن فرزندت که زنده می‌ماند مسلمان خواهد شد و از مؤمنین و   دوستداران ما اهل بیت قرار خواهد گرفت .

أنوش   نصرانی گفت : به خدا سوگند، ای سرورم! آنچه فرمودی حقّ است و چون خبر دادی که   یکی از فرزندانم زنده می‌ماند، از مرگ دیگری واهمه‌ای ندارم و خوشحال هستم از   این که پسرم اسلام می‌آورد و از علاقه مندان شما اهل بیت رسالت قرار می‌گیرد.   یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت : ای أنوش! تو چرا   مسلمان نمی‌شوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفته‌ام و نیز مولایم نسبت به   من آگاهی کامل دارد.

در   این موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم   برداشت‌های سوئی نمی‌کردند، مطالبی را می‌گفتم و کاری می‌کردم که آن فرزندت نیز   سالم و زنده بماند.

أنوش   گفت : ای مولا و سرورم! آنچه را که شما مایل باشید و صلاح بدانید، من نیز نسبت   به آن راضی هستم .

جعفر   بصری گوید: یکی از پسران أنوش نصرانی همین طور که امام علیه السلام اشاره کرده   بود، بعد از سه روز از دنیا رفت و آن دیگری پس از بهبودی مسلمان شد و جزء یکی از   خادمین حضرت قرار گرفت.

منبع : بخش عترت و سیره تبیان                                                                                      ش اقبالی                                          

 

 نظر دهید »

حال خود را هنگام ملاقات....

11 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

 نظر دهید »

انگار نه انگار

11 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

 نظر دهید »

چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن

09 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

 


چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن

به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن

سید بحر العلوم میگوید:

وارد حرم امیر المومنین شدم در بالای سر حضرت دیدم امام زمان (عج)

نشسته و مشغول قرائت قرآن هستند

ادامه »

 نظر دهید »

رهنمودهای جاودانه

09 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

امام خمینی: رمز بقای انقلاب پیروزی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای بعد خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه اللهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد است و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است.

 نظر دهید »

حکمتهای پندآموز

09 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

حکمت 45

راه شناخت مومن از منافق

درود خدا بر او فرمود: اگر با شمشیرم بر بینی مومن بزنم که دشمن من شود با من دشمنی نخواهد کرد و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد دو ست من نخواهد شد و این بدان جهت است که قضای اللهی جاری شد.

 

 نظر دهید »

سالروز حماسه 9 دی

09 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

               سالروز حماسه 9 دی ، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت ، گرامی باد

حماسه 9 دی ، نماد عزّت، استقلال و بصیرت مردمی است که تا پای جان برای حفظ اصول اسلام و آرمان‌های انقلاب ایستاده اند و با صدای رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دین آنها بایستد در برابرتمام دنیای آنها خواهند ایستاد.

روز نهم دی ماه در تاریخ انقلاب اسلامی با عنوان روز «بصیرت» تبدیل به یوم الله و ماندگار گردید. در این روز ماندگار و تاریخی ملت همیشه در صحنه ایران اسلامی، حماسه ای دیگر آفرید و دشمنان خدا و دینش را مأیوس و ناامید ساخت و قلب امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت برکاته) را شاد کرد.

                                 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 42
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علمیه ریحانه الرسول س یزد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فاطمیه
  • ماه رجب
  • عمومی
  • نماز
  • نماز
  • بسیج
  • ماه ربیع
  • حکمت های نهج البلاغه
  • روز بصیرت
  • چشم انتظار
  • تاریخی
  • مناسبتی
  • بانوی کرامت
  • خودسازی
  • کالای ایرانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس