مدرسه علمیه ریحانه الرسول س یزد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

​چه کارکنیم که درآینده فرزندامان به دنبال عشق های مجازی با جنس مخال_نباشند؟

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

ارتباط محبتی

یکی از مسائلی که باعث می شود جوانان به سمت جنس مخالف گرایش پیدا کنند ، خلا محبتی در خانواده است. اگر بخواهیم فرزندمان به این ورطه نیفتد، باید حتما او را از محبت سیراب کنیم، آن هم بوسیله ی انواع محبت ها (محبت گفتاری، رفتاری، کتبی).

فضای محبتی بین دو جنس مخالف برای جوانان و نوجوانان واقعا جذاب است ، جذابیت این فضا را نمی توان با خشکی محیط خانواده مقایسه کرد. یعنی نمی توان از نوجوان انتظار داشته باشیم که از ما محبت های جذاب نخواهد و به دنبال محبت های دیگر هم نروند.

احترام به شخصیت فرزند در هر سنی

احساس شخصیت در محیط خانه یک ضامن مطمئن برای جلوگیری از رفتارهای ناهنجار اعضای خانواده است . مثل اینکه کاسه ی شیری را به دست فرزندتان داده اید و از او می خواهید تا او را به مقصد برساند، تا وقتی که درون این کاسه شیر وجود دارد کودک در راه رفتن خود خیلی دقت می کند تا ماموریتش را به خوبی به پایان ببرد. حال اگر کسی به کودکتان تنه ای بزند و شیر از ظرف او بریزد، دیگری انگیزه ای برای محتاط راه رفتن نخواهد داشت و ممکن است از هر جویی بپرد و از هر پستی و بلندی با جست و خیز رد شود. این شیر همان شخصیتی است که در ظرف وجودی کودک قرار می دهیم.

تقویت معنویت خانوده

مهم ترین عامل گرایش به سمت #محبت_های_مجازی ، خالی شدن دل از محبت خدا و اهل بیت (ع) است. هر چه معنویت فرزندان بیشتر باشد و ارتباط آن ها با خدا و اهل بیت (ع) بیشتر باشد ، احتمال آلوده شدن آنها هم با محبت های مجازی کمتر خواهد بود.
یکی از راه های تقویت و تضمین معنویت در خانواده تقید به انجام #واجبات و ترک #محرمات است

 رعایت حریم زن و مرد در خانواده

یکی از دلایلی که بچه ها به راحتی جذب جنس مخالف می شوند ، عدم توجه والدین در روابط با جنس مخالف در فامیل و یا کلا محیط اطراف می باشد. مثلا عمو با مادر، زن عمو با پدر ، دختر عمو با پسر عمو و… ارتباط های خیلی صمیمی و خارج از محدوده ی شرعی و حریم خصوصی انسانی دارند؛ بدین ترتیب بچه ها طعم ارتباط با نامحرم را در خانواده می چشند و برای توسعه ی آن در محیط بیرون مشتاق تر می شوند و هیچ ابایی ندارند
چون فرزندان در سنین نوجوانی در برخورد با نامحرم طعمی متفاوت از آنچه که والدین در برخورد با نامحرم دارند را می چشند. و این این دلیل است که در وجود نوجوانان آتش زیر خاکستری نهفته است که در برخورد با نامحرم ممکن است شعله ور شود.

ابتذال در برخی بازی های رایانه ای و فیلم ها

 بعضی از بازی های رایانه ای و کارتون ها و فیلم ها می تواند باعث ایجاد انحرافات هویتی و اخلاقی و حتی جنسی در بچه ها شود که متاسفانه گاهی والدین بدون هیچ نظارتی به آسانی این بازیها را در اختیار #فرزندان خود قرار می دهند، درحالی که آنها نه از محتوای این بازیها خبر دارند و نه از پیامدهای به شدت مخرب آنها!

بهنگام بودن سن ازدواج

همیشه نمی توان با توصیه ی نماز و یاد خدا، از همه ی #جوانان خواست تا غرایزشان را به تعویق بیندازند. یکی از دلایل مهم این ارتباط ها فوران غریزه در جوانان است و ازدواج ، راهی است برای کنترل این غرایز.

چرا سن ازدواج ها به تاخیر افتاده است؟

از مهم ترینِ این عوامل نداشتن آمادگی برای ازدواج است. منظور ما در این قسمت آمادگی روحی جوانان می باشد. این عدم آمادگی به خاطر شرایطی است که جوان در آن تربیت و رشد یافته ، چه بسا جوانانی هستند که نمی توانند قبول مسئولیت یک خانواده را بکنند و این توانایی را برای خودشان زود می دانند
برای تحقق این امر ، والدین وظیفه دارند که فرزندانشان را طوری تربیت کنند که همگام با بلوغ جنسی به بلوغ فکری هم دست یابند و به رشد آنها در همه ی جنبه ها توجه کرده و به مسئولیت پذیری آنها کمک کنند

 نظر دهید »

حدیث عشق

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

امام رضاعلیه_السلام :

توکل چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی

امالی(صدوق) ص 240

 نظر دهید »

توکل

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن
به تو را داشته باشند

و خدا نخواهد،
” نمی توانند “

پس
به “تدبیرش” اعتماد کن
به “حکمتش” دل بسپار
به او “توکل” کن
(الهی به امید تو)

 

 

 نظر دهید »

تلنگر

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

میدونی الان چه دوره ای شده؟!

خب دوره عصر ارتباطات است دیگه!

بله ولی……
بچه ها سربه زیر شدن‼️
اینکه خوبه !یعنی بچه ها با ادب هستند
نه این منظور من نیست !…….بچه ها سربه زیر شدن!
در خانه یا کوچه یا ماشین ،درکلاس درس ،درحال پیاده روی!

یعنی حتما حواسشون جمع است که به نامحرم نگاه نکنند!

نه!!

ای کاش اینطوری بود

اما سربه زیر چی شدن ؟

ولی الان بچه ها ،سربه زیر شدن …..یعنی این سر وگردن ،پایین آمده وحواس ها همه جمع گوشی لمسیه!
حتی در حال پیاده روی ،حتی درحال رانندگی و….
داره بازی اندرویدی میکنه،داره پیام درشبکه های اجتماعی میده و…
حتما ما قدر وقت را میدانیم!!!!

حالا جدا از آسیب هایی که این سربه زیر بودن روی گردن میگذارد
روی بینایی میگذاردو…..

باید حواسمون جمع باشه….
حتما برای فضای مجازی و وقتی که برای آن میگذاریم برنامه ریزی داشته باشیم

 نظر دهید »

​خانواده اسلامی

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

من و حمید به کمترین چیزها راضی بودیم؛ به همین خاطر بود که خریدمان، از یک دست آینه وشمعدان و حلقه ازدواج بالاتر نرفت!
برای مراسم، پیشنهاد کردم غذا طبق رسم معمول تهیه شود که به شدت مخالفت کرد!
گفت: « کیو گول می زنیم، خودمون یا بقیه رو؟ اگر قراره مجلسمون رو این طوری بگیریم، پس چرا خریدمون رو اونقدر ساده گرفتیم؟! مطمئن باش این جور بریز و بپاش ها اسرافه و خدا راضی نیست. تو هم از من نخواه که برخلاف خواست خدا عمل کنم.»
با این که برای مراسم، استاندار وجمعی از متمولین کرمان آمده بودند، نظرش تغییری نکرد وهمان شام ساده ای که تهیه شده بود را بهشان داد!
حمید می گفت: «شجاعت فقط توی جنگیدن و این چیزها نیست؛ شجاعت یعنی همین که بتونی کار درستی رو که خلاف رسم و رسومه، انجام بدی.»

(همسر شهید حمید ایرانمنش)

 برخی اسراف می کنند. می ریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولویات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کار ها اسراف است، زیادی است، بی خود است. هرکس بکند خلاف است.
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می کنند. البته با جشن شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.

«مقام معظم رهبری، مطلع عشق، ص۱۱۹»

 

 نظر دهید »

عاق والدین

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

بنابر روایات، والدین بعد از مرگ، هر لحظه چشم انتظار حسنه و کار نیکی ازفرزندان هستند.
بعضی از فرزندان در زمان حیات والدین عاق می شوند وبرخی بعد از مرگ والدین عاق می شوند.
 امام باقر(علیه السلام)می فرماید:همانا بنده ای نسبت به والدین خویش در زمان حیاتشان نیکوکار است ولی بعد از مرگشان بدهی آنها را نمی پردازد و برایشان استغفار نمی کند. لذا خدا او را عاق و نافرمان می نویسد.

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا ثُمَّ يَمُوتَانِ فَلَا يَقْضِي عَنْهُمَا دُيُونَهُمَا وَ لَا يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَاقّا
 الکافی،کلینی،ج۲،ص۱۶۳

 نظر دهید »

السلام علیک یا علی بن ابی طالب

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

چقدر زیباست!
امیر بر مملکت وجود ما امیر_المومنین علی علیه السلام باشند.

 نظر دهید »

اعتماد

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮ !
ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺗﻮ
ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ
ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ
ﺍﮔﺮﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﺮﺳﯽ
ﺑﺎﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ

 نظر دهید »

داستان مذهبی

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

هرچه یک دختر به سن و سال او دلش میخواست داشته باشد او داشت. هر جا میخواست میرفت و هر کار میخواست میکرد.
می ماند یک آرزو این که یک سینی بامیه متري بگذارد روي سرش و ببرد بفروشد. تنها کاري که پدرش مخالف بود فرشته انجام بدهد…

و او گاهی غرولند میکرد چه طور میتوانند او را از این لذت محروم کنند. آخر، یک شب پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت توي خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که بر آورده نشده باشد….

پدر همیشه هواي ما رو داشت لب تر میکرد همه چیز آماده بود ما چهارتا خواهر بودیم و دوتا برادر. فریبا که سال بعد از من با جمشید برادر منوچهر ازدواج کرد، فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز.

توي خونه ما براي همه آزادي به یک اندازه بود. پدرم میگفت: هر کاری ميخواید، بکنید فقط سالم زندگی کنید …

چهارده پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن. همان سالهاي پنجاه و شیش و پنجاه و هفت هزار و یک فرقه باب بود و میخواستم ببینم این چیزها که میبینم و میشنوم یعنی چی.

از کتابهاي توده اي خوشم نیومد. من با همه وجود خدا رو حس میکردم و دوستش داشتم نمیتونستم باور کنم که نیست. نمی تونستم با قلبم و با خودم بجنگم گذاشتمشون کنار دیگه کتابهاشون رو نخوندم.

کتابهاي مجاهدین از شکنجه هایی که می شدند می نوشتند. از این کارشون بدم اومد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام رو بشناسم بعد برم دنبال فرقه ها.

به هواي درس خوندن با دوستان می نشستیم کتابهاي دکتر شریعتی رو می خوندیم.کم کم دوست داشتم حجاب داشته باشم. مادرم از چادر خوشش نمیومد. گفته بودم براي وقتی که با دوستام میریم زیارت چادر بدوزه…

هر روز چادر رو تا می کردم می گذاشتم ته کیفم و کتابها رو میچیدم روش. از خونه که میومدم بیرون سرم میکردم تا وقتی بر میگشتم.

اون سالها چادر یک موضع سیاسی بود. خونوادم از سیاسی شدن خوششون نمیومد. پدرم میگفت: من ته ماجرا رو میبینم شما شر و شورش رو.اما من انقلابی شده بودم، می دونستم این رژیم باید بره.

 

 

 نظر دهید »

داستانی واقعی و خواندنی از زندگی شهید منوچهر_مدق و همسرش فرشته_ملکی

08 دی 1395 توسط مدرسه ریحانه الرسول س یزد

اهمیت آشنایی این زن و شوهر در این است که ثروت والدین , سطح سواد و رشته تحصیلی و حتی جایگاه اجتماعی در انتخابشان هیچ نقشی نداشت و هیچ کدام دیگری را با نگاه خریدار و فروشنده نگاه نکردند….

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 42
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علمیه ریحانه الرسول س یزد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فاطمیه
  • ماه رجب
  • عمومی
  • نماز
  • نماز
  • بسیج
  • ماه ربیع
  • حکمت های نهج البلاغه
  • روز بصیرت
  • چشم انتظار
  • تاریخی
  • مناسبتی
  • بانوی کرامت
  • خودسازی
  • کالای ایرانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس